قانون؛ غایب حاضر
روزنامه قانون که اواسط هفته گذشته به دستور دادستانی توقیف شد، چند روز پیش از توقیف با انتشار فراخوانی تحت عنوان چالش فیش های حقوقی از مدیران خواسته بود فیش حقوقی خود را منتشر کنند:
«ما تمامی مدیران را به یک چالش بزرگ دعوت می کنیم، به چالش صداقت و درستی. از تمام مدیران همراه و همدل با اقتصاد مقاومتی و کارگزاران سیاسی، نظامی تقاضا می کنیم به صورت داوطلبانه فیش های حقوقی خود را در صفحه های شخصی خود منتشر کنند تا فضای سنگین روانی جامعه کمی تلطیف شود و مردم حداقل خاطرجمع شوند که تعداد کسانی که تنها در پی منافع خود هستند و دردهای بزرگ جامعه برایشان ارزشی ندارد، اندک است. شاید از این طریق فضای اعتماد به جامعه بازگردد».
در نهایت نیز فراخوان این کمپین همراه با موجی که در شبکه های اجتماعی بین کاربران راه افتاده بود، نظر برخی از مدیران و مسوولان را به خود جلب کرد. در کنار کاربران معمولی از جمله برخی از روزنامه نگاران و کارگرانی که فیش حقوقی خود را در شبکه های اجتماعی منتشر کردند، حمید رسایی، نماینده مجلس شورای اسلامی، سید رضا صالحی امیری، رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و مصطفی تاج زاده از جمله افرادی هستند که طی هفته گذشته فیش های حقوقی خود را در فضای مجازی منتشر کردند.
واکنشی که مسوولان در مقابل این چالش نشان دادند، نشان می دهد تجمیع قدرت رسانه ها می تواند نه تنها در شفاف سازی امور موثر باشد؛ بلکه مسوولان را مجبور به پیگیری و پاسخگویی کند. سخنگوی دولت اعلام کرده است که به دستور رییس جمهور بررسی حقوق های دریافتی مدیران در دستگاه های اجرایی آغاز شده و با متخلفان و مدیرانی که در انجام وظیفه خود کوتاهی داشته و مرتکب تخلف شده اند، برخورد خواهد شد و عزل می شوند. وزیر اطلاعات نیز از رسانه ها بابت افشاگری فیش های حقوقی تشکر کرده است. بگذریم از اینکه جنگ بین حامیان دولت یازدهم و دولت پیش بر سر این ماجرا داغ است، اما در میان مخالفان افشاگری درباره میزان حقوق دریافتی، سخنگوی وزارت بهداشت بود که اولین انتقادها را کرد و با واکنش مردم و کاربران در شبکه های اجتماعی نیز روبه رو شد. وی با بیان اینکه هیچ جای دنیا یک خبرنگار از دریافتی مسوولان نمی پرسد، گفت: حقوق 100 میلیونی پزشکان حلال است.
حالا قانون، توقیف شده است؛ اما موجی که به حمایتش فراخوان صادر کرد، در شبکه های اجتماعی همچنان بلند است.
دیوار 47 و وقایع اتفاقیه
روزنامه وقایع اتفاقیه دوشنبه گذشته توییتی منتشر کرد درباره پیوستن به کارزار (کمپین) «من از کلمه منگل، معلول و عقب مانده استفاده نمی کنم» که از طرح دیوار 47 فراکسیون حمایت از حقوق معلولان در مجلس حمایت می شد. علت نام گذاری این طرح با نام دیوار 47 این است که بیماران سندروم دان 47 کروموزم دارند و با اجرایی شدن این طرح یک دیوار به این افراد کم توان ذهنی و دارای سندروم داون اختصاص یافته که درباره آنها به مردم توضیح و سطح آگاهی آنها درباره این افراد افزایش داده می شود.در حمایت از افراد کم توان پیش از این کارزاری به نام ایران 11 آغاز شده است که هنوز هم فعال است و روزنامه ها نیز از آن حمایت کردند. این کارزار تلاشی برای فرهنگسازی حضور معلولان در جامعه است؛ مناسب سازی شهر، شغل، زمینه های فکری و عاطفی برای معلولان. البته دیوار 47 می گوید نگویید معلول! باید معادل بهتری یافت مانند توان خواه. به روایت آمار 11 درصد جمعیت کشور معلول است.
همدلی و همراهی رسانه ها و مردم می تواند شرایط بهتری برای افراد توان خواه به وجود بیاورد.
کارزار آزادی
زندانیان سیاسی، روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان، دانشمندان، اساتید دانشگاه و دیگر افرادی که به خاطر عقایدشان در زندان ها به سر می برند، مورد توجه کاربران در شبکه های اجتماعی هستند. هر چند بنابر روایات متعدد ما در کشور زندانی سیاسی نداریم، روزنامه نگاری هم نداریم که به خاطر آنچه نوشته زندانی شود، دانشمند و استاد زندانی نیز نداریم. اما کسانی که در زندان هستند که درست یا اشتباه، یا موجب تشویش اذهان عمومی شدند یا متهم به جاسوسی و اخلال علیه نظام شده اند و روزنامه نگار و فعال سیاسی و دانشمند هستند. از این بحث بگذریم، خلاصه اینکه این افراد مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی هستند؛ نسل جوانی که پس از پشت سر گذاشتن سال 88 در جامعه ای رشد کردند که تفکرات سیاسی و محدودیت های خاصی بر آن حکم فرما بوده است. کاربران خواستار آزادی هستند؛ آزادی زندانیان سیاسی، روزنامه نگاران، فعالان مدنی، کارگران، وبلاگ نویسان و دانشمندان؛ به همین دلیل از زندانیان سیاسی حمایت می کنند. آخرین کارزار (کمپین) آزادی برای احسان مازندرانی، روزنامه نگار در بند آغاز شده است (برای چندمین بار) که گفته می شود به دلیل اعتصاب غذا هفته گذشته ایست قلبی داشت. پیش از آن جعفر عظیم زاده، عضو هیات مدیریه اتحادیه کارگران که هنوز هم کاربران از وی صحبت می کنند. نمونه همراهی روزنامه ها با رسانه های اجتماعی در کارزار آزادی، امید کوکبی بود. واکنش کاربران به بیماری امید کوکبی و نیاز وی به امکانات پزشکی و همراهی روزنامه ها باعث آزادی وی نشد؛ اما توجه مسوولان را به این موضوع جلب کرد.
همه حافظیم
در حوزه محیط زیست همدلی کاربران شبکه های اجتماعی دلگرم کننده است. این همدلی به همراه واکنش کاربران به مشکلاتی که در حوزه محیط زیست وجود دارد و همراهی روزنامه ها، باعث شد سازمان محیط زیست حداقل طی یک سال گذشته فشار زیادی تحمل کند و در بعضی مواقع به سرعت اقدام به رفع مشکل کند. آلودگی هوا، ترافیک، حیوانانی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرند، خشک شدن دریاچه مازندران و زاینده رود، ریزگردهایی که هوای شهرهای شرق و جنوب کشور را آلوده و غیرقابل تنفس کرده، کشته شدن محیط بان و زباله ها از جمله مسایلی است که کاربران شبکه های اجتماعی، کارزارهای مختلفی برای آنها راه اندازی و مسوولان را مجبور به نشان دادن واکنش کردند. در بعضی مواقع اتحاد مردم و رسانه ها (رسانه های چاپی و مجازی) به همراه واکنش مناسب و به موقع مسوولان منجر به اتفاقات خوبی شد که از آن جمله می توان به کارزار «بین خطوط برانیم» و «سه شنبه های بدون خودرو» اشاره کرد. تازه ترین کارزار در این حوزه، کارزار «آشغال نریزیم» است که همزمان با آغاز هفته محیط زیست آغاز شد و روزنامه ها در حمایت از این کارزار، گزارش هایی منتشر کردند.