آخرین اخبار
facebook Telegram RSS ارسال به دوستان نسخه چاپی
کد خبر : 3054
تاریخ انتشار : 23 آبان 1390 10:27
تعداد بازدید : 916

بررسی تفاوت‌های کلیدی میان دو غول فناوری

گوگل پادشاه داده و اپل سردمدار طراحی

اپل و گوگل دو ابر شرکتی هستند که شاید در ظاهر بسیار شبیه هم باشند، اما در حقیقت بی نهایت متفاوت از یکدیگرند. این تفاوت به خصوص پس از مطالعه زندگینامه استیو جابز نوشته ایزاکسون و خواندن کتاب «در پلکس» نوشته استیون لوی نه درباره گوگل است بسیار ملموس و قابل درک خواهد بود.

ترجمه: محمدرضا احمدی‌نیا
منبع: Mashable

گوگل و اپل دو غول فناوری هستند که هر دو در بازی ارتقای تولیدات، برنده محسوب می‌شوند و مجموعا 550میلیارد دلار قیمت دارند، هر دو شرکت در عرصه تولید تلفن‌های همراه در طبقه موفق‌ها ساکن هستند و جست‌وجوگرهای وب‌شان هم در همین طبقه کنارشان قرار گرفته است. بالاتر از همه اینها هر دو یک دشمن مشترک به نام مایکروسافت را در برابر خود دارند. اینها این دو غول را کاملا شبیه هم برای ما جلوه می‌دهند.
اما ماجرا به گونه دیگری است؛ این دو شرکت بر پایه بنیان‌های فکری کاملا متفاوتی بنا نهاده‌شده‌اند. سرگئی برین و لری‌پیج به اصالت اعداد و اطلاعات اعتقاد دارند و  بر همین اساس نیز سنگ‌بنای تمامی تصمیمات اساسی گرفته شده در گوگل هم بر اساس سیستم متریک و اعداد و ارقام نهاده شده است. لری‌پیج یک‌بار در این ‌مورد گفته: «تاثیرگذارترین مساله در رده‌بندی در گوگل، اطلاعات است».
در آنسوی این تفکر استیوجابز ایستاده که توانایی‌های طراحی را باور داشت و در مواردی حتی به کلی اطلاعات را نفی می‌کرد. در مصاحبه‌ای که در سال 1998 با مجله بیزنس ویک انجام داده می‌گوید: «در اغلب موارد طراحی کردن برای تیمی که روی داده‌ها تمرکز دارد بسیار دشوار است، در بسیاری موارد مردم حتی نمی‌دانند چه می‌خواهند و این شما هستید که با طراحی باید به آنها بگویید چه چیز نیاز دارند».
در حالت کلی همین جنگ میان طراحی و داده‌هاست که یکی را به فناوری نزدیک به بازار و دیگری را ابرقدرت عرصه داده‌ها تبدیل کرده است.
گوگل: پادشاه داده‌ها
برای بهتر فهمیدن این تفاوت‌ها بهترین راه همزمان خواندن زندگینامه استیو جابز و کتاب "در پلکس" است، کاری که شاید عجیب باشد ولی این ‌کار کمک بزرگی به درک بهتر سیر تکاملی این دو غول فناوری خواهد کرد.
بیایید با گوگل شروع کنیم؛ برای اثبات اهمیت داده‌ها کافی‌ است کتاب لوی را لغت‌شماری کنیم و به نتایج خوبی برسیم: کلمه داده 319 بار و کلمه طراحی کمتر از 60 دفعه به کار رفته است. پس اهمیت هر دو کلمه در ذهن نویسنده با این مقایسه مشخص می‌شود.
گوگل را لری‌پیج و برین در زمان دانشجویی در دانشکده و در اوج آرمان‌گرایی جوانی پایه‌گذاری کردند؛ در زمانی که با هوشمندی نفوذ روزافزون اینترنت در میان اجتماع را زیرنظر داشتند. با چنین دیدگاهی گوگل مجموعه‌ای متشکل از مهندسان دقیق و روشنفکر تشکیل داد که بالاترین ارزش در مجموعه‌شان داده‌ها بودند. با این تشکیلات گوگل به‌خاطر تغییرات بسیار جزیی و حساس در مکان پیکسل‌ها که طی آزمایشات و تست‌های مختلف ایجاد می‌کند معروف است و البته به‌خاطر داشته باشیم که گوگل امروزی از سایتی اولیه که بسیار زیبا و جذاب بود اما هیچ توانایی پشتیبانی نداشت و بدون توان مالی به‌وجود آمده است.
ماریسا مایر، یکی از مدیران گوگل یک‌بار خطاب به تیمی از طراحان گوگل که طرح‌شان رد شده بود گفت: «آنچه شما طراحی کرده‌اید انگار پیشگویی انسان‌ها از آینده است، ما در گوگل به‌خاطر طراحی‌های ماشینی قدرتمندیم، ما چیزی را طراحی می‌کنیم که فناوری قرار است استفاده کند و فناوری خلق کرده پس بیشتر تلاش کنید!»
اپل: طراحی در خونش جریان دارد!
اپل اما از سوی دیگر بام افتاده است. شرکتی که بنیانگذارش استیو جابز بود و در زندگینامه او از کلمه طراحی و مشتقاتش 432 بار استفاده شده و کلمه داده تنها 26 بار کاربرد داشته است.استیو جابز یک‌بار به ایزاکسون گفته بود: «حس غریبی است وقتی بتوانی از یک چیز ساده و معمولی وسیله‌ای بتراشی که هم مفید باشد و هم گرانقیمت نباشد، این کاری‌ است که ما در اپل با اولین کامپیوتر مک سعی در انجام آن داشتیم و با آیپاد انجامش
دادیم.این تاکید روی طراحی در نظر جابز ریشه در کودکی او دارد. زمانی که پدرش در کودکی به او آموخت که رنگ‌آمیزی و زیبایی پشت کابینت‌ها و حفاظ‌ها نیز بسیار مهم است حتی اگر کسی آنها را نبیند و بعدها این آموزه‌ها در سفر به آسیا و آشنایی او با ذن و بودیسم همراه شد و تخیلات و ذهنیاتش را شکل داد.
فلسفه‌و هنری که امروزه در تمامی محصولات اپل نمود پیدا کرده است.
 نتیجه‌گیری
گوگل بر داده‌ها تکیه داشت و اپل نماد قدرت طراحی بود. این تفاوت از دو غول فناوری دو شرکت مکمل می‌ساخت که در آن اپل موبایل و کامپیوتر می‌ساخت و گوگل محصولاتی مانند نقشه، موتورجست‌وجو، یوتیوب و دیگر محصولات اطلاعاتی و اینترنتی را ارایه می‌کرد و همه‌چیز برای کاربران از این مکمل بودن فراهم شد. اما وقتی گوگل تصمیم گرفت سیستم‌عامل موبایل خود را بسازد، این دوستی تبدیل به تقابل و رقابت شد و در مرحله بعد که سیاست گوگل به سمت تولید سخت‌افزار سوق پیدا کرد تنها نتیجه ممکن عمیق‌تر شدن شکاف میان آندو و رقابت جدی‌تر بود.


نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :