روایت توییتری یک جنایت
جنیفر اگان، برنده جایزه نوبل ادبی پلیتزر 2011 در بخش داستان، قصد دارد اثر جدید خود را با عنوان «جعبه سیاه» روی توییتر منتشر کند. شاید در وهله اول، به نظر برسد که خواندن یک داستان هشت هزار و 500 کلمه ای آن هم روی توییتر که در هر بار پست فقط می توان 140 کاراکتر نوشت، کار زجرآور و خسته کننده ای برسد، اما نیویورکر، مجله مشهور ادبی پیشنهاد داده که برای ورود ادبیات به دوران شبکه اجتماعی این رمان را روی توییتر منتشر کنند.
نسترن صائبی
به هر حال، صفحه داستان نیویورکر در توییتر (New Yorker Fiction) از پنجشنبه هفته گذشته ساعت 8 شب انتشار رمان جعبه سیاه را شروع کرد و تا ساعت 9 هر دقیقه یک خط از این داستان را توییت کرد. قرار است این روند از ساعت 8 تا 9 شب هر روز ادامه پیدا کند. با این حساب 9 روز طول میکشد تا کل این داستان روی توییتر قرار گیرد.
شاید انتظار برای خواندن داستانی که روزها طول میکشد تا به پایان برسد، به نظر روش جالبی برای جذب خوانندگان نباشد، اما خوانندگان از این طریق متوجه میشوند که اگان نسبت به گفتن داستان مدرن چندان بیگانه نیست و رمان جعبه سیاه را نیز با در نظر گرفتن توییتر نوشته است.
رمانی که اگان در سال 2010 با عنوان ملاقات از گروه آدمکشها (A Visit From the Goon Squad) نوشت، در بخش داستان و نقد کتاب ملی، برنده جایزه پلیتزر شد. این اثر، داستان کوتاهی است که به سبک فهرست کردن کارهایی که میخواهیم مثلا در طی روز انجام دهیم نوشته شده است. اگان میگوید که یکی از شخصیتهای این کتاب را در رمان جعبه سیاه آورده و داستانی ترسناک و جنایی از آن شخصیت ساخته است.
اگان در پستی که به تازگی در سایت نیویورکر گذاشته، درباره تجربه جدیدش در نوشتن داستان میگوید: مطمئنا این کار ایده جدیدی نیست، اما کار بسیار جالبی است. چون از این روش، احساس صمیمیت بیشتری با مخاطبان خود دارم. علاوه براین، تجربهای را کسب میکنم که در آن داستانی را با 140 کاراکتر بیان میکنم. او میافزاید: خودم را با یک سری تراوشات ذهنی کوتاه از یک زن جاسوس در آینده یافتم. این تراوشات را با دست روی یک دفترچه یادداشت ژاپنی که هشت وجهی بود نوشتم. اگان میگوید که این داستان را در واقع دو بار نوشته است و یکسال تمام برای نوشتن و اصلاح آن وقت گذاشته است. وی میافزاید که از ابزار شمارش کاراکتر توییتر استفاده میکند تا مطمئن شود که آن بخش از داستان با 140 کاراکتر تمام میشود.
رمانهای موبایلی و توییتری
این برای نخستین بار نیست که نویسندهای تصمیم میگیرد با استفاده از ابزارهای مدرن امروزی داستانش را منتشر کند. خود اگان نیز به این موضوع واقف است، اما این روش را روشی جدید برای جذب خوانندگان میداند. به طور مثال، در ژاپن، keitai shousetsu یا رمانهای موبایلی به شکل پیامک نوشته میشود و از زمان شکلگیریاش یعنی دهه 2000 به بعد به پرفروشترین رمانهای سال تبدیل شدهاند. در واقع، نوشتن رمانهای موبایلی فصل جدیدی را در کتابهای چاپی آغاز کرده است. یومه هوتارو، نخستین نویسنده ژاپنی داستانهای موبایلی است. نخستین رمان یومه که در سال 2007 با انگشت شستش نوشته بود، به پرفروشترین رمان سال در ژاپن تبدیل شد. او سر کلاس، در اتوبوس و روی تختش قبل از اینکه به خواب برود، داستانش را با تلفن همراهش مینوشت و آنها را به شبکه اجتماعی ژاپنی Mobage-town منتشر میکرد. هر چقدر بیشتر میگذشت، داستانش با طرفداران بیشتری مواجه میشد. در نهایت نیز موفق به دریافت یک جایزه شد و ناشران از کارهای او استقبال کرده و از او خواستند که کتاب دیجیتالیاش را برای چاپ به آنها بدهد.
اوایل سال 2008، رمان او با عنوان «نخستین تجربه» به چاپ رسید. این روش نوشتن هماکنون در کشورهای چین، آلمان و آفریقای جنوبی بسیار طرفدار دارد.
علاوه بر این، در سال 2008، انتشارات پنگوئن در انگلیس پروژه «ما داستان میگوییم» (We Tell Stories) را اجرا کرد که در آن شش نویسنده از رسانه تعاملی شامل توییتر برای گفتن داستانشان استفاده میکنند.
در سال 2009 نیز نیل گایمن، نویسنده انگلیسی با بخش کتابهای صوتی BBC همکاری کرد و یک داستان تعاملی با توییتهایش نوشت. گایمن همواره داستانهای کوتاهش را به صورت مجانی در دسترس مخاطبان سایتش قرار میدهد و معتقد است که مهم نیست کتابهایش مجانی در دسترس مردم قرار گیرد؛ مهم این است که به این ترتیب آنها تشویق به کتاب خواندن شوند. زیرا این روزها شما با کسانی روبهرو میشوید که اصلا کتاب نمیخوانند.