۰

مردی که سوخت و سایتی که باز شد

علی شمیرانی / مولف
تاریخ انتشار
دوشنبه ۲ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۰۹
ماجرای فیلترینگ 180 سایت واسطه فروش بلیت مثال خوبی است که همچنان هم بر سرزبان هاست. در مورد اخیر ابهامات زیادی مثل همیشه باقی ماند تا فضای کسب وکارهای اینترنتی نه منطبق با قوانین روشن که با اما و اگر به حال خود باقی بماند تا این داستان تکرار و تکرار شود.
بگذارید برخی از این ابهامات را مرور کنیم. بالشخصه هیچگاه فهرست کامل آن 180 سایت را ندیدم. دولتی های حامی گفتند که فعالیت برخی از این سایت ها بلامانع بوده و به اشتباه فیلتر شدند. نماینده دادستانی در فضای مجازی هم در پاسخ اعلام کرد به درخواست معاون وزارت راه این سایت ها فیلتر شده اند. بعد از آن هم نه از سوی دولتی ها صدایی درآمد و نه دادستانی!
برخی رسانه های حوزه ICT هم با کلیدواژه “فیلترینگ جنجالی” به استقبال این خبر رفتند که منظور از "جنجالی" روشن نیست. از سوی دیگر این وسط تنها یک سایت واسطه گری بلیت هواپیما، بیشترین و بهترین بهره برداری تبلیغاتی را به عمل آورد و به اشکال مختلف از بستن و بازگشایی اش بیشترین استفاده را کرد و مشخص نشد آن 179 سایت باقی مانده چرا اسم و اثری ندارند.
ابهام دیگر آنکه چرا هیچ کس (به ویژه همکاران مطبوعاتی که از عبارت فیلترینگ جنجالی استفاده کردند) از خود سوال نکرد که چرا باقی سایت های فعال در فروش بلیت در لیست مذکور قرار نگرفتند و بدون مشکل مشغول کار و فعالیت خود بوده و هستند؟
این چه مساله، اشکال و جنجالی است که تنها دامن برخی را می گیرد؟ 
این سوالات و ابهامات باقی بود که از شورای عالی فضای مجازی کشور که سال هاست بر سر تشکیل جلساتش بحث است و انبوهی از مصوبات بلاتکلیف و طرح های کلان و در انتظار تصویب را در دستور کار دارد، در واکنش به این ماجرا خبر رسید که شورا خواستار اخطار و مهلت برای رفع مشکل کسب وکارهای اینترنتی، قبل از فیلترینگ آنها است. 
پس این یعنی مشکلاتی بوده و هست و حالا بر سر روش برخورد و حل آن بحث است.
دو هفته پیش در همین تهران فردی دست زن و بچه اش را گرفت و جلوی شهرداری در اعتراض به بسته شدن مغازه اش دست به عمل تلخ و وحشتناک خودسوزی زد و قصد داشت خانواده اش را نیز به آتش بکشد. متاسفانه آن نان آور خانواده چند روز بعد مرد بی آنکه مسوولان ارشد در شورایی عالی اقدام و مصوبه ای برای جلوگیری از تکرار این حوادث تلخ به تصویب برسانند و طبق معمول خاموشی مطلق و فراموشی نیز رسانه ها را فراگرفت.
همه می دانیم که در سراسر ایران همه روزه اتحادیه ها، صنوف، شهرداری ها و غیره بی آنکه اخبار آن جایی منتشر شود و رسانه ها تیترهای درشت و جنجالی بزنند و برخی مسوولان فریاد وامصیبتا سر دهند، انبوهی از اخطار تعطیلی و دستور پلمپ برای شرکت ها و مغازه ها ارسال می کنند و حتی کار به مرگ انسان ها می انجامد، اما ظاهرا خون برخی رنگین تر از بقیه است و علتش ...
مولف : علی شمیرانی
کد مطلب : ۲۷۰۰۷۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما