۰
حمیدرضا احمدیان رییس کارگروه فناوری‌های پیشران کمیسیون ICT اتاق ایران:

سند اولیه آیین نامه صادرات نرم افزار نهایی شد

تاریخ انتشار
دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۱
حمیدرضا احمدیان، رییس کارگروه فناوری‌های پیشران کمیسیون ICT اتاق ایران
حمیدرضا احمدیان، رییس کارگروه فناوری‌های پیشران کمیسیون ICT اتاق ایران
 
هدف اصلی از ایجاد کارگروه فناوری‌های پیشران ذیل کمیسیون ارتباطات و فناوری اطلاعات اتاق چیست و چه نیازی احساس شد که این کارگروه راه اندازی شود؟
چند دسته مشکل وجود دارد که باید آنها را به شکل متفاوت دید. این مشکلات شامل فناوری‌هایی است که وارد کشور می‌‌شود و بخش خصوصی نیز بر اساس آن، کار و تجارت تعریف می‌‌کند و وقتی که برای اجرایی سازی به سمت جلو پیش می‌‌رود، در مقاطعی دچار چالش می‌‌شود. زیرا هر روز شاهد ورود محصولی جدید در حوزه فناوری اطلاعات هستیم. در این بین با چند مشکل مواجه هستیم. نخست اینکه هیچ‌گونه فرهنگ سازی در این زمینه صورت نگرفته و در گام بعدی آموزش صحیح برای استفاده از آن به بدنه بخش خصوصی، دولتی و حتی دانشگاهی داده نشده و حتی آشنایی‌های حداقلی نیز ایجاد نشده است. از سوی دیگر ما در خصوص فناوری‌های پیشران و مکانیسم‌های حمایتی دولتی برنامه‌ای نداریم. همچنین در بحث حاکمیت و قوانین و مقررات معمولا دچار مشکل می‌‌شویم.

ما در کارگروه پیشران قصد داریم که مسیر را تغییر دهیم. در این کارگروه بنا داریم در خصوص ادبیات، فهم و فرهنگ سازی، چالش‌ها و مشکلات پیش روی یک فناوری پیشران با جامعه کسب و کار و دولت صحبت کنیم. به این دلیل که مسیر را منطقی و بهینه کنیم. این یک مسیر اصلی است که برای این کارگروه تعیین کردیم. کارگروه بنا نیست تبدیل به یک نهاد مستقل باشد. بلکه در ذیل کمیسیون قرار گرفته تا با مسایل فعال‌تر و چابک‌تر برخورد کند. کارگروه فناوری‌های پیشران متشکل از بخش‌های خصوصی، دولتی و دانشگاهی است؛ چرا که می‌‌خواهیم این گروه‌ها باهم به اجماع برسند که مسیر آینده را چگونه تبیین کنند.

در حوزه فاوا شاید کمتر کسی را پیدا کنید که بگوید با دولت مشکلی ندارد و حتی برخی مشکلات جدی وجود دارد که اراده‌ای برای حل آن دیده نمی‌‌شود. دلیل اصلی این حجم از اختلاف بین دولت و بخش خصوصی به ویژه در حوزه فاوا چیست؟
متاسفانه حوزه فاوا مشکلاتی دارد که اصلی‌ترین آن نهادهای تصمیم گیر بسیار زیاد است. به این معنی که ما وحدت فرماندهی را نتوانستیم ایجاد کنیم.

در سیاست توسعه فناوری در استان‌ها، وزارت کشور صاحب نظر است، سازمان فناوری اطلاعات دیدگاه خود را ارایه می‌‌دهد، شورای عالی فضای مجازی نیز رویکرد خود را دارد و حتی مرکز فاوای ریاست جمهوری نظر خاص خود را در این زمینه دارد. همه این نهادها بخش نامه‌های خاص خود را در این زمینه دارند. وقتی به دستگاه‌های دولتی نگاه می‌‌کنید، هر وزارتخانه به شکل جداگانه سیاست‌های خود را پیش می‌‌برد و استانداردهای خود را اعمال می‌‌کند. وقتی هم به بخش خصوصی نگاه می‌‌کنید، با حجم عظیمی ‌‌از انجمن، صنف و اتحادیه مواجه می‌‌شوید. این مساله نشان می‌‌دهد هنگامی ‌‌که چه در سمت دولت و چه در بخش خصوصی تعداد نهادهای تصمیم گیر در یک زمینه خاص زیاد می‌‌شود و هر نهادی در عمل با توجه به منافع خود موضع و سیاست‌هایش را تنظیم می‌‌کند، ماتریس وظایف کنار هم شکل نمی‌‌گیرد. به طور مثال اگر ۱۰ نهاد در بخش خصوصی در حوزه ICT فعالیت می‌‌کنند، هیچگاه کنار هم ننشستند تا یک ماتریس متحد را شکل دهند و بررسی کنند در کجا یکدیگر را تقویت و در کجا تضعیف می‌‌کنند. در چنین شرایطی نزاع‌ها و سهم خواهی‌ها بیشتر می‌‌شود و همین موضوع مشکل جدی ایجاد می‌‌کند. نکته دیگر اینکه اساسا توسعه ICT در دولت با بخش خصوصی کاملا متفاوت است. نگاه بخش خصوصی کاملا به سمت مردم و کمتر به سمت دولت است اما در طرف مقابل بخش دولتی بیشتر خودش را می‌‌بیند. پس استانداردها و معیارها با یکدیگر کاملا متفاوت است. ولی در همین تفاوت‌ها نیز گره ایجاد می‌‌کنیم.

شما معتقدید در این زمینه در دولت یک نهاد تصمیم گیر وجود داشته باشد و در بخش خصوصی یک نهاد؟
البته این هم یک راهی است.به طور مثال، سیاست‌های توسعه فناوری در دولت به شکل مجزا در اختیار یک نهاد باشد و سیاست‌های بخش غیر دولتی مجزا دنبال شود. اما این دو نهاد باید با یکدیگر همگرا باشند. اینگونه نباشد که دولت یک ERP را درخواست کند که در بازار وجود نداشته باشد. اگر ما دو نهاد مشخص داشته باشیم بهتر از وجود چندین نهاد است.

پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
پیشنهاد من این است که در بخش خصوصی اتاق نقش جدی تری ایفا کند. از نظام صنفی، انجمن‌ها، اتحادیه‌ها و… دعوت کند تا در یک جمع مشخص و خرد جمعی برنامه خود را پیش ببرد. در بخش دولتی نیز به طور مشخص وزارت ارتباطات یا سازمان اداری و استخدامی ‌‌نقش جدی‌تری را برای توسعه فضای ICT به عهده بگیرند.

سازمان اداری استخدامی‌‌ در این زمینه چه جایگاهی دارد؟
به این دلیل که مکانیسم‌های چابک سازی دولت در سازمان اداری و استخدامی‌‌است. هدف اصلی دولت از ICT در راستای چابک سازی است.

اکنون مشکل اصلی فعالان حوزه فاوا قوانین زائدی است که پیش روی آنها قرار گرفته، برای حل این موضوع نباید یک نهاد مشخصی تعیین شود تا بخش خصوصی مستقیما برای حل مشکلات خود با آن بخش خاص وارد گفت‌و‌گو شود؟
اکنون این نهاد وجود دارد. اما اینکه به وظایفش خوب عمل نمی‌‌کند بحث دیگری است. ما اکنون مرکز بهبود فضای کسب و کار را داریم. یکی از اهداف اصلی تشکیل آن این بوده است که مجوزها را احصا کند و میزان تاثیر مجوز را در توسعه کسب و کار مورد سنجش قرار دهد و مجوزی که امروز به آن نیازی نیست را حذف یا مجوزی نیاز به تغییر دارد آن را به روزرسانی کند. پس دولت چنین نهادی را ایجاد کرده است و اگر این نهاد وظایفش را به درستی انجام نمی‌‌دهد بحث دیگری است.

در حال حاضر اکنون بسیاری از فعالان حوزه فاوا که عضو تشکل‌های زیرمجموعه فاوا هستند به دلیل عدم عضویت در نظام صنفی رایانه‌ای نمی‌‌توانند کارمندان خود را بیمه کنند و این موضوع تبدیل به یک مشکل جدی شده است. این گونه موضوعات بناست چگونه حل شود؟
مشکل اصلی اینجاست که مشکل را می‌دانیم، اما معمولا یک راه حل ارایه نمی‌دهیم و انتظار داریم شخص ثالثی آن را حل کند. یکی از کارهایی که اتاق قبل از ورود به کمیته‌های حل اختلاف باید انجام دهد، ارئه راه حل است. به طور مثال اگر کسب وکارها در زمینه مالیات یا بیمه مشکل دارند قبل از تشکیل کمیته ماده ۱۲ یا بهبود فضای کسب و کار به راهکار دست پیدا کنند سپس وارد گفت و گوهای چالشی برای رسیدن به هدف خود شوند. متاسفانه اتاق اصل مشکل را به این کمیته‌ها ارجاع می‌‌دهد؛ بدون اینکه راه حلی را ارایه کند. این‌ها مسایلی است که ما را از یک راه اصولی و منطقی دور کرده است. اگر یک آیین نامه تدوین می‌‌شود اولین سوالی که از اتاق مطرح می‌‌شود این است که در زمان تدوین آن کجا بودید. اگر دعوت هم نشدید حالا که تبدیل به مشکل شده راهکار شما چیست؟

به عنوان مثال عرض می‌‌کنم، موضوعی که اکنون بسیاری از فعالان حوزه فاوا با آن درگیر هستند بحث بیمه است. برای حل این مشکل باید به کجا مراجعه شود؟ آیا باید با تامین اجتماعی وارد چالش شد، آیا کمیته ماده دوازده دخیل است، دقیقا برای حل چنین موضوعاتی باید چگونه مشکل را حل کرد؟
من همواره یک موضوعی را به دوستان در اتاق گفته ام و روی آن نیز تاکید کردم. اتاق بخشی را راه اندازی کرده به نام کمیسیون فاوا، باید مسایل این بخش به شکل کاملا مدون و تنظیم شده به هیات رییسه ارایه شود، سپس کمیسیون، مساله را به کمیته ماده دوازده ، شورای گفت‌و‌گو یا به دبیرخانه بهبود فضای کسب و کار ارایه کنند. اتاق باید جدی‌تر فعال شود. در غیر این صورت تشکل‌های دیگر غیر اتاقی، وارد عرصه می‌‌شوند و لابی خود را ایجاد می‌‌کنند. یک انجمن کوچک دیگر هم دنبال کار خود می‌‌رود و دچار همین بی نظمی‌‌می‌‌شویم که امروز شاهد آن هستیم. اتاق اکنون منفعل نیست ولی باید پررنگ‌تر حضور داشته باشد.

مشکلات را بیشتر در بخش خصوصی می‌‌بینید یا دولت؟
من فکر می‌‌کنم همه مقصر هستند. چرا که هرکسی می‌‌خواهد فکرش از سوی دیگری پذیرفته شود. دولت قصد دارد حاکمیت خود را اعمال کند. واقعیت آن است که گفتمان میان دولت و بخش خصوصی شکل نگرفته است. نظر مشورتی درستی گرفته نمی‌‌شود. در نهایت نیز یک قانون با مشورت تعداد محدودی از بخش خصوصی تصویب می‌‌شود که به درد همه افراد بخش خصوصی نمی‌‌خورد. نمونه کاری که با اتاق در خصوص صادرات نرم افزار انجام دادیم یک تجربه خوب بود. زیرا اگر بناست صادرات نرم افزار رخ دهد، باید تعیین شود کدام بخش از دولت درگیر است. ما نیز بخش‌های مرتبط را باصادرات نرم افزار را در نظر گرفتیم و در نهایت تبدیل به یک آیین نامه شد. سند اولیه آیین نامه صادرات نرم افزار تهیه شده و متون آن در حال چکش کاری است. همچنین جلساتی در این خصوص نیز در حال برگزاری است.

برخی ایراد گرفتند که چرا ده صفحه آیین نامه تهیه شد. اما ممکن است حتی در آینده مشخص شود که یک دستگاه در آیین نامه دیده نشده است. در این صورت همه آنها که نام‌شان در آیین نامه آمده کارشان را خوب انجام می‌‌دهند و فقط یک مورد خاص که در آیین نامه دیده نشده کارش را انجام نمی‌‌دهد و همین امر تبدیل به چالشی می‌‌شود که برای حل آن باید چندین برابر زمان گذاشت. این آیین نامه سال‌ها روی زمین مانده بود اما خوشبختانه به نتیجه رسید. من معتقدم که در کشور اگر بخواهیم کاری انجام دهیم، قابل انجام است. بهانه تراشی تنها به این دلیل است که انجام ندهیم.



 
 
کد مطلب : ۲۷۳۲۰۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما