۰
ایرادِ کارِ ارزهای دیجیتال در کجاست؟

وعده‌های بی‌سرانجام بلاکچین

تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۸
وعده‌های بی‌سرانجام بلاکچین
وعده‌های بی‌سرانجام بلاکچین

آی‌تی‌من- آشنایی با بلاکچین
بلاکچین‌ها «دفتر کل توزیع‌شده» هستند. به بیانی دیگرآن‌ها روش ذخیره داده به صورت توزیع‌شده‌اند.  دنیای آی‌تیمدت‌هاست از پایگاه داده توزیع‌شده استفاده می‌کند تا از اینطریق به شرکت‌ها اجازه دهد داده‌ها را در لوکیشن‌های مختلف بازتولید و سینک کنند. اما این لوکیشن‌ها معمولاً توسط یکنهاد واحد معتمد کنترل می‌شود. بلاکچین‌ها یک خاصیتافزوده نیز دارند: آن‌ها را می‌توان بین بسیاری از نهادهاییکه لزوماً به یکدیگر اعتماد ندارند توزیع کرد. برای توضیح اینکه چرا این مورد نیاز است، بیت کوین را فرض کنید - ارز دیجیتالی که اولین کاربرد موفق فناوری بلاکچین بود.

بیت‌کوین به عنوان یک سیستم پولی طراحی شده است که برای فعالیت به هیچ مرجع مرکزی نیاز نداشته باشد. در واقع یک پایگاه داده توزیع شده است حاوی اطلاعاتی در مورد اینکه هر کس چقدر پول دارد و این پایگاه داده هر بار که تراکنش انجام می‌شود آپدیت می‌شود. به تجربه ما جنبه «ذخیره‌سازی داده‌های توزیع‌شده» بلاکچین‌ها معمولاً به خوبی درک شده است. اکثر مردم درک خوبی از ایده بلوک‌هایاطلاعات که به هم زنجیر شده‌اند دارند؛ بلوک‌هایی که حاوی یکجمع کنترلی، یا هش رمزنگاری، برای تأیید صحت لینک قبلیهستند.

از آنجایی که همه شرکت‌کننده‌های این شبکه باید نسخه‌ای ثابت از بلاکچین داشته باشند تعدادی چالش امنیتی وجود دارد که باید بدان‌ها پرداخت. چه چیزی شما را از آپدیت این پایگاهداده توزیع‌شده با رکوردی که نشان می‌دهد اکنون صاحب 10000 بیت‌کوین هستید، باز می‌دارد؟ از اینها گذشته، از آنجایی که هیچ مرجع مرکزی وجود ندارد، هیچ فرقی بین شما و دیگر شرکت‌کننده‌ها وجود ندارد. یا حتی ایده‌ای بهتر: آیاراهی وجود دارد که بتوانید پول خود را دو بار با ارسال چندیندستور تراکنش خرج کنید، قبل از اینکه اطلاعات در تمام نسخه‌های دفتر کل پخش شود؟ پاسخ‌های فنی به این مشکلات کمتر از پیامدشان اهمیت دارد: بلاکچین‌ها به همان اندازه که ابزاری برای ذخیره‌سازی توزیع‌شده هستند، الگوریتم‌هایایجاد اجماع نیز هستند. بگذارید بر روی این بخش تأکیدیداشته باشیم زیرا برای درک بلاکچین بسیار مهم است:گزینه‌ای که رو کردند در واقع همان توانایی آنها برای به اشتراک گذاشتن مداوم اطلاعات بین طرف‌حساب‌های غیرقابل اعتماد است قصد دارند اطلاعات را با داده‌های نادرست مسموم کنند.
 
رمزارزها ارز نیستند
در سال 2009 فردی بدون نام (گروهی از افراد بدون نام) با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو اولین نسخه عمومی ‌از کلاینتبیت‌کوین را پس از انتشار سفیدنامه یک سال قبل آن، منتشر کرد. ایده پس بیت‌کوین، ایجاد سیستم ارزی بود تماماً همتا به همتاکه بتواند بدون بانک‌ها و نیز بدون حمایت هیچ دولتیهم کار کند. در زمینه بیت‌کوین، دفتر کل (لجر) به عنوان رکوردی از تمام «سکه‌ها یا کوین‌های» موجود در سیستم عمل می‌کند، جایی که هر بلوک نشان‌دهنده تعدادی از تراکنش‌ها است. بیت‌کوین‌ها در اطراف «کیف پول» حرکت می‌کنند. کاربران می‌توانند با استفاده از رمزنگاری کلید عمومی‌ مالکیت کیف پول خود را ثابت کنند و این به آنها این حق را می‌دهد که پول خود را برای دیگران ارسال کنند.

روی کاغذ، این شاید ایده محکمی ‌به نظر می‌رسد اما آیا کار می‌کند؟ گرچه پاسخ به این سوال جنبه‌های زیادی دارد اما ما می‌توانیم به سادگی با نگاهی به استفاده‌های عملی امروزیبیت‌کوین، که تا به امروز مهم‌ترین دارایی رمزنگاری‌شده باقیمانده است، شروع کنیم. اولین خرید ثبت شده کالاهایفیزیکی با ارز رمزنگاری شده (یک پیتزا به قیمت 10000 بیت کوین در سال 2010) به عنوان یک نشانه دلگرم کننده در نظر گرفته شد که چنین پرداخت‌هایی روزی عادی خواهد شد. اما واقعیت این است که بیش از یک دهه بعد هم این اتفاق نیفتاد.

بسیاری از فروشندگان، از جمله تسلا، مایکروسافت، استیم و دل، همگی در برهه‌ای از زمان سعی کردند بیت کوین را بپذیرند اما به دلایل مختلفی از این کار منصرف شدند: تقاضای پایین، بی ثباتی نرخ ارز، یا حتی نگرانی در مورد تأثیرات زیست محیطی (در ادامه در مورد آن بیشتر خواهدشد) . تا آنجا که به ارزها مربوط می‌شود بیت کوین شکست خورده است.

شاید بسیاری از حامیان ارزهای دیجیتال با این بیانیهمخالفت کنند، اما بیایید با حقایق روبه‌رو شویم:

• تقریباً محال است فروشگاه‌هایی را پیدا کنیم که بیت‌کوین قبول کنند.
• تأخیراعتبارسنجی در تراکنش‌ها ممنوع شده است. اگر بنا بود به قصد پرداخت با بیت‌کوین به فروشگاهی بروید بایددست کم 10 دقیقه صبر می‌کردید تا آنجا را ترک کنید.
• پرداخت‌های بیت‌کوین مستلزم کارمزد تراکنش است 
به طور خلاصه، حتی اگر بخواهید ... نانوایی را پیدا کنیدکه در ازای بیت کوین یک باگت به شما بدهد، هم برای مدت طولانی خط مسدود شده و در نهایت دو برابر قیمت خرده فروشی آن برای نان خود خواهید پرداخت. فقط تعداد محدودیاز موارد استفاده وجود دارد که هیچ یک از این مسائل در موردشان صدق نمی‌کند، و می‌توان آنها را تقریباً به خریدمواد مخدر و پرداخت باج تقلیل داد. با این حال، اینکهبیت‌کوین یک سیستم پرداخت وحشتناک است به اینمعنی نیست که هیچ کاری انجام نداده است.

با نظرسنجی از علاقه‌مندان به ارزهای دیجیتال که ممکن است آنها را بشناسید، به زودی متوجه خواهید شد که تقریباً هیچیک از آنها بیت‌کوین را برای خرج کردن نخریده‌اند، بلکه قصدشان فروش مجدد آن با سود بوده است! دلیل شماره یککه چرا مردم بیت کوین می‌خرند، گمانه‌زنی است: شاید اینپروژه در قاموس یک ارز شکست خورده باشد اما به عنوان یکسیستم قمار بسیار فراتر از انتظارات بود. اشتباه نکنید ما قدرت این بخش را کتمان نمی‌کنیم فقط اینکه اشتباه گرفتن آن با هر چیز دیگر معمولاً به خرابی مالی منجر می‌شود. با اینحال، هنوز پای حرف‌مان هستیم که با ارزدیجیتال نمی‌شدثروتمند شد! 

نقد بیت‌کوین به همینجا ختم نمی‌شود. یکی از استدلال‌هایاصلی علیه آن، این است که چطور به طرز وحشتناکی اینشبکه می‌تواند ناکارمد عمل کند. در واقع فقط قادر است بین سه تا هفت تراکنش را در ثانیه (TPS) مدیریت کند. این درحالیاست که سایر پردازنده‌های پرداختی مانند ویزا یا مسترکارتبه ترتیب 1700 و 5000  تراکنش در ثانیه انجام می‌دهند.

طبق گزارش‌ها، اتریوم به طور متوسط ​​۱۵ تا ۲۵ تراکنش در ثانیه دارد که بهتر از بیت‌کوین است اما هنوز سال‌های نوری از هر شکلی از مقیاس‌پذیری فاصله دارد. اگر هزینه رسیدن به آن 3 تا 7 تراکنش در ثانیه بسیار بالا نبود، این اعداد را می‌شدنادیده گرفت. هر تراکنش به مصرف برق بیش از 2000 کیلووات ساعت نیاز دارد که در مجموع 89 تراوات (TWh) ساعت برای سال 2022 تخمین زده می‌شود.
 
در باب آرزواندیشی
طرفداران رمرارز خیلی سریع به این اشاره می‌کنند که مشکلات مطرح شده به انتخاب‌های ضعیف در بخش طراحیمربوط می‌شود؛ انتخاب‌هایی که در طول شروع کار بیت‌کویناتخاذ شدند و اینکه بلاکچین‌های سال 2022 با بلاکچین‌هایسال 2010 زمین تا آسمان فرق دارند. بی‌شک متوجه شده‌ایدکه مدام بلاکچین را جمع می‌بندیم. دلیل جمع بستن‌مان ایناست که اکنون تعداد زیادی از آن‌ها وجود دارد؛ هر یک با ویژگی‌های مختلف پیاده‌سازی می‌شوند. با توجه به اینموضوع دو استدلال اصلی تقابلی نیز به طور روتین ارائه می‌شود: 

• جایگزین‌هایی برای الگوریتم‌های اثبات کاروجود دارد؛ مانند الگوریتم‌های اثبات سهام
• هنوز برای ارتقای تعداد تراکنش‌ها به ازای هر ثانیه (به مدیریت بلاکچین‌ها) تحقیقات ادامه دارد. شاید در اینراستا پروتکل‌هایی به نام پروتکل‌های لایه یک مانندLightning کمک‌کننده باشند.

و به نظر می‌رسد که این طرفداران حق هم دارند: بلاکچین‌هانباید به‌اندازه بیت‌کوین در کاری که انجام می‌دهند وحشتناک به نظر بسند و می‌توان ادعا کرد که کل فناوری هنوز در مراحل اولیه به سر می‌برد. بی‌شک می‌توان آنها را به طور چشمگیریبهبود بخشید. متأسفانه ... هیچ کدام از اینها مهم نیست. تاریخ علوم به ما می‌آموزد که انتشار فناوری‌ها، هرقدر هم پیشگامانه باشند، در بهترین حالت ده‌ها سال طول می‌کشد.
 
عهد شکسته‌شده‌ آزادی‌خواهانه
و میخ نهایی در تابوت در واقع ریشه در زاویه‌ دیگری دارد که هیچ انتظارش را نداریم. این زاویه ماجرا آنقدری نیرو دارد که هرچیزی که تا اینجای کار مورد بحث قرار گرفت را بی‌معنامی‌کند: تمرکززدایی.

مفهوم تمرکززدایی تنها توجیه موجودیت رمزارز است. سرسخت‌ترین مدافعان آن ممکن است تا آنجا پیش بروند که تمام هزینه‌ها و موارد غیرعملی ذکر شده در بالا بهایی است که آن‌ها حاضرند برای پرداخت‌های همتا به همتا بپردازند که واقعاً از نیاز به طرف‌سوم‌هایی قابل اعتماد اجتناب می‌کنند.
​​​​​​​
نکته این است که اگر رمزارزها تمرکززدایی مناسب را ارائه نکنند - جایگزینی واقعی برای سیستم‌های پرداخت تحت نظارت دولتی و بانکی - ممکن است اصلاً وجود نداشته باشند. اگر راه بسیار بدتری برای ارائه خدماتی که قبلاً توسط ویزا و مسترکارت انجام می‌شد، دلیل وجود ارزهای دیجیتال متمرکز چیست؟
خود را برای حقیقتی تلخ آماده کنید: بلاکچین‌ها واقعاً غیرمتمرکز نیستند و این در بسیاری از سطوح صادق است. با استفاده مجدد از بیت‌کوین به عنوان مثال، به یاد خواهیدداشت که به دلیل اثبات کار، کاربران باید بتوانند مقادیرعظیمی ‌از قدرت محاسباتی را برای مشارکت در شبکه ارائه دهند. آیا شما یک مزرعه GPU دارید؟ اگر نه، بسیار بعیداست که بتوانید تراکنش را تأیید کنید. بدتر از همه، بازیکنانبزرگ که برای اولین بار اعتبار یک تراکنش را دریافت می‌کنند،شانس خود را با تجمیع منابع خود افزایش می‌دهند که منجر به تمرکز بیشتر قدرت پردازش بیت‌کوین می‌شود.
در زمان نگارش این مقاله، بیش از نیمی ‌از تراکنش‌ها در شبکه بیت‌کوین تنها توسط پنج نهاد انجام می‌شود. به نظر می‌رسد اتریوم نیز در وضعیتی مشابه قرار دارد. اگر یکیاز این نهادها به 51 درصد از سهم برسد، فاجعه خواهد بود زیرابلاک‌چین‌ها تا حد زیادی پروتکل‌های اجماع هستند. وقتیکسی اکثریت را دارد، اجماع فایده‌ای ندارد: آنها فقط می‌توانندهر چیزی که می‌خواهند تصمیم بگیرند. بنابراین بیت‌کوینو اتریوم هنوز از نظر فنی غیرمتمرکز هستند. اما ما نیز با ایده‌آل اولیه نظیر به همتا فاصله داریم: هیچ راهی برای شما، به‌عنوان یک تازه‌وارد، برای مشارکت معنادار در شبکه وجود ندارد و در جایی که نیاز به تصمیم گیری در مورد آینده اینبلاک‌چین‌ها باشد، بدیهی است که صدای این نهادها بیشتراز صدای شما اهمیت داشته باشد!. الگوریتم‌های اثبات سهام، که قبلاً به آنها اشاره شد، با استناد به اعتبارسنجی نه بر اساس انرژی خامی‌که می‌توانید از آن استفاده کنید، بلکه بر اساس مقدار ارزی که می‌توانید به عنوان وثیقه ارائه دهید جایگزینطرح‌های بسیار زیان‌آور اثبات کار شده‌اند.
همچنین بسیار بدیهی است که چنین الگوریتم‌هایی قدرت را در دستان تعداد محدودی از افراد ثروتمند قرار می‌دهند که هرگز نمی‌توانید امیدوار باشید که به آنها بپیوندید. در کمال تعجب، گرایش‌های آزادی‌خواهانه خودخوانده سیلیکون ولی،تنوعی از سرمایه‌داری اعلی به وجود آورده است. نمونه بارزش تغییر برنامه‌ریزی شده اتریوم به الگوریتم اثبات سهام در اواخر امسال است. با توجه به اینکه در این برنامه‌ریزی جدیدکلی انرژی ذخیره می‌شود چندان هم نمی‌شود بدان انتقاد وارد کرد اما نمی‌شود این را هم کتمان کرد که اشرافی‌گراییِ رمزیقوانین بازی همه را تغییر داده است- بطوری که مسلماً قدرت آن‌ها بر کل اکوسیستم حاکم خواهد شد.
تمرکززدایی بلاکچین‌ها چالش‌های دیگری هم دارد، از جمله اینکه تعداد نهادهای مورد نیاز برای اختلال در این شبکه از چیزی که انتظار دارید کمتر است و توسعه‌دهندگان بلاکچینتمرکز خود را روی میزان نادرستی از قدرت گذاشته‌اند.
به‌طور کلی، بلاکچین‌ها طوری غیرمتمرکزسازی‌شده‌اند که نمی‌شود با یک نهاد واحد آن‌ها را مهار کرد. با این حال هنوز در عمل به دلیل اینکه چندین نهاد بر سر قدرت هستند تمرکزسازی‌شده هستند.
 
بانکداری BackDoor
گفتیم که بلاکچین‌ها واقعاً غیرمتمرکز نیستند. اما صنعت رمزارز چطور؟ آیا واقعاً متشکل از فعالان سرسختی است که هدف‌شان رهایی بشریت از تیره دولت‌های فاسد است (آنطور که تبلیغ را می‌کنند)؟ نظرسنجی از بزرگ‌ترین نام‌ها در حوزه ارزهای دیجیتال می‌گوید «به هیچ‌وجه چنین نیست». ایلانماسک، پیتر تیل، جک دورسی و برادران وینکلووس، اگر فقط بخواهیم چند تن را نام ببریم، همگی ظاهراً سرمایه‌گذاریانبوهی روی ارزهای دیجیتال انجام داده‌اند. آیا میلیاردرهایفناوری، برنامه مخفی برای بازگرداندن قدرت به مردم دارند؟ اینبعید است: شک داریم یک درصد ثروتمندترین افراد جهان علاقه زیادی به سرنگونی چارچوب کلی سرمایه داری داشته باشند که از آن سود زیادی می‌برند!
بیایید تصویر بازتری از ماجرا داشته باشیم: فرض می‌گیریم می‌خواهید بیت کوین بخرید. چطور مقداری از آن را بدست می‌شود آورد؟ به احتمال زیاد، شما به دنبال یکصرافی آنلاین خواهید بود که دلارهای به دست آمده شما را به ارز دیجیتال انتخابی شما تبدیل کند. این پلتفرم‌ها به عنوان دروازه دنیای ارزهای دیجیتال عمل می‌کنند. آنها یک کپی از پاسپورت شما را می‌خواهند، هویت شما را برای مطابقت با مقررات ایالتی تأیید می‌کنند، و سپس می‌توانید پول را از طریق حواله سیمی ‌یا کارت اعتباری واریز کنید.
پلت‌فرم‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید از بین‌شانانتخاب کنید اما اگر به شرکای آن‌ها دقت کنید مسالهنگران‌کننده‌تر نیز می‌شود:
- بیت استمپ با بانک فرانسوی  Crédit Agricole شراکت دارد.
- پلتفرم FTX ظاهراً با  Goldman Sachsدر حال مذاکره است.
- کوین‌بیس سرمایه 10.5 میلیون دلاری از بانک توکیودریافت کرده است.
اما چرا بانک‌ها همواره فناوری‌ای را که بستر ایدئولوژیکی آن منسوخ کردن آن‌ها است، تأمین مالی می‌کنند؟ بدیهی است که بانک‌ها ارزهای رمزنگاری شده را برای ابزار سفته‌بازی که هستند شناسایی کرده‌اند و خودشان را در موقعیتی قرار داده‌اند که هم به حزب بپیوندند و هم به عنوان واسطه ایفای نقش کنند، زیرا... خوب، میدان، میدانِ کسب درآمد است.
همانطور که مشخص است، هنگام خرید ارزهای دیجیتال،پلتفرم‌ها به سادگی موجودی شما را در پایگاه داده محلی خود به‌روزرسانی می‌کنند؛ زیرا باز هم، استفاده از بلاکچین بسیارگران و کُند خواهد بود! بسیاری از معامله‌گران ارزهایدیجیتال در واقع هرگز یک تراکنش واحد را به بلاکچین ارسال نکرده‌اند، زیرا تنها کاری که انجام می‌دهند این است که بینارزها عقب و جلو تبدیل می‌شوند تا از نوسان نرخ‌های مبادله سود ببرند... و این عملیات به صورت محلی انجام می‌شود.
و اینجاست که تصویر کامل می‌شود: دسترسی به دنیایارزهای دیجیتال تنها از طریق تعداد انگشت شماری از شرکت‌ها امکان پذیر است، که اساساً میزان (کریپتو) پول شما را تا زمانی که تصمیم به برداشت آن بگیرید، پیگیریمی‌کنند. اگر این تعریف دقیقی از صنعت بانکداری نیستکه در وهله اول می‌خواستیم از آن فرار کنیم (و با بودجه و راهنمایی آنها بازسازی می‌شد، نه کمتر)، پس چیست؟
 
نتیجه‌گیری
بلاکچین‌ها به عنوان یک فناوری، الگوریتم‌های اجماع‌ساز هستند که بر روی پایگاه‌های داده توزیع شده منگنه شده‌اند. آن‌ها در کاری که انجام می‌دهند بسیار ناکارآمد هستند، که البته (به ظاهر) با غیرمتمرکز بودن‌شان بناست این نقایص پنهان شود!
ارزهای رمزنگاری شده در ابتدا به عنوان جایگزینی برایارزهای واقعی طراحی شدند - هدفی که هرگز بدان نیلنیافتند. آنها بلافاصله به دارایی‌های سوداگرانه بسیار فرار تبدیل شدند و از آن زمان تاکنون هیچ هدف عملی نداشته‌اند. بلاکچین‌ها همچنان راه‌حلی برای جستجوی مشکل هستند. 
وعده اصلی تمرکززدایی حتی محقق نشده است که این مسئله ضربه مهلکی به کل این پروژه وارد می‌کند. رمزارزهای متمرکز فقط بانکداری دیجیتال هستند که ما از پیش هم آن‌ها را داشتیم با این تفاوت که شاید آن‌ها کمی‌ بهترعمل کرده‌اند.
منبع: کسپرسکی آنلاین
 
کد مطلب : ۲۷۹۵۸۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما